از ميوه هاي اين دنيا
از سيب هاي دو رنگي
گلابي هايي که شکل قلبهاي دروغي ست
و انگورهايي که در هيچ خمره اي شراب نمي شوند
سير شده ام...
از انارهايي که از ته قلب باغ چيده نمي شوند
هلو هايي که از خواب باغبان بيدار نمي شوند
و دوستت دارم هايي که نمي توانند درختان را گريه کنند
و با لهجه ي هيج ميوه اي به دنيا گرسنه نمي شوم
"""مي ميرم اگر باغي شبيه باغ روياهايم پيدا نکنم"""